صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

تو را در همه چیزت میبینم

من تو را در آسمانت می بینم                               

 من مهرت را در سرچشمه هایت می بینم                                                       

 رحمتت را در بارش بارانت می بینم                                                       

                                    

من صدایت را با آواز پرندگانت می بینم                                                  

من بزرگیت را در استوار بودن کوهایت می بینم                                

من لطافتت را در گل برگ های گل هایت می بینم                           

من روحت را در قلبم که مال تو است می بینم                                    

این من نیستم که تو را می بینم، این خود تو هستی که می بینی     

من نیستم و تنها تو هستی  

سعید

1389/06/02 ساعت 00:59
سلام عسلم
قشنگ بود
مخصوصا آخری
(نیستی ام در هستی ات می مااند و این خود تو هستی که می مانی)

ولی عکسات به نوشته هات نمیادا
پاسخ:
سلام گلم
ممنون عزیزم
واقعا الان ذوق مرگ شدم که
خب عکسهای که به متن میومد خیل دلخراش بود
قاصدک
1389/06/02 ساعت 01:06
سلام دوست عزیز

باخوندن دلنوشته امشبت یاد کامنتی افتادم که دوستی برام فرستاده بود قبل تر از اینها
خوب بنگر!

به آسمان و زمین،به خورشید و ماه،به کوه و  دشت

تا در دل آنها یکی ببینی

یکی بجویی،یکی بخوانی،یکی بنامی،یکی بگویی

وحده لا اله الا هو..

برازنده اینجا دیدمش.

خوش باشی و همیشه سلامت..تابعد..یاعلی مدد
پاسخ:
سلام دوست بزرگوارمممممممممم ممنون لطف کردین و بنده نوازی کردین با تشریف فرمائیتون توقع نمیرود با تمام این مشغله روز مره به اینجا سر هم بزنید ولی واقعا ممنون واقعا شگفت زده شدم کامنت پر مهر شما رو نظاره کردم ممنون از مطلب پر محتواتون
مهسا
1389/06/02 ساعت 01:27
سهلام اجی هنرمندم
افلین قشنگ نوشتی
پاسخ:
وایی مرسی خانم طلایی قربون اون قد و بالات برم
مهسا
1389/06/02 ساعت 02:02
شما خیلی بیشتر میسی که میای پیشمم اجی جونم
پاسخ:
قربونت برم خانم گلی
ذوالفقار
1389/06/02 ساعت 02:09
سلام سر بزن منتظرم
پاسخ:
سلام سر زدم و پشیمونم از اینکه چشمانم رو به وبلاگتون باز کردم
مهسا
1389/06/02 ساعت 02:38
ووووووی اجی جونم الهی من قفونت بلم که انقده ماهو مهلبوووونی خیلی خیلی بوسمت دالممممممممممم
اره اجی جونمدلم می خواست اپ کنم ینی دلم می خواد اپ کنم اما هیچ موضوعی به ذهنم نمیرسه این اپ اخریمم همه گفتن یه بار قبلا خونده بودن حالم گرفته شده
نمیدونم چی کار کنم به نظر تو من درباره ی چی اپ کنم بهتره؟
پاسخ:
واییییی جیگرتو برم عزیز دلم خودت مهربونی که منو مهربون میبینی خانم طلا
منم خیلی دوست دارم
اصلا اشکال نداره الان میام راه کار بهت میگم
اصلا نگران نباش عزیز دلم
مهسا
1389/06/02 ساعت 02:47
خوب اجی منم دلم می خواد بوست کنم ولی کامنت دونیت بوس نداله
ولی من بوست می کنمممممممممممم
بووووووووووووووووووووووووووووووسسسسسسسس
اوخیش
پاسخ:
الهی من قربونت برم اشکال نداره
مرسی عزیز دلم اخ چقدر چسبید
مهسا
1389/06/02 ساعت 02:48
خودمم دوس دالم این شکلی بنویسم اما میترسم کسی خوشش نیاد و نخونه نمیدونم ولی امشب حتما فکر می کنم و فردا یه چیز خیلی خوب می نویسم دعا کن اجی جونم یه چیزی یادم بیاد
پاسخ:
باش عزیزم من دعا می کنم یه چیز خوب به ذهن برسه که بنویسی
سعید
1389/06/02 ساعت 02:53
شما میاید اینجا همدیگه رو بوس میکنید و لاو میترکونید
ولی اونور مردم میان به من فوش میدن
پاسخ:
الهی من بمیرم برات عزیزکم خب بیا اینجا اونجا هم هر کی هر چی گفت اگر بد بود تائید نکن که اعصابت بهم نریزه مثل این دختر بی حیاء
مهسا
1389/06/02 ساعت 02:56
اره اجی جونم اصلا از اولشم من این وبو واسه نوشتنه حرفای خودم درست کردم
اجی امشب قرار شده تو وبه من چت رم بذاریم بپرید بیاین
پاسخ:
باشه پس اومدیم اونجا
مهسا
1389/06/02 ساعت 03:02
پسته چت گذاشتم اجی بدو بیا
پاسخ:
اومدم عزیزم
سعید
1389/06/02 ساعت 03:45
شبت بخیر عزیزدلم
پاسخ:
شب تو هم بخیر عزیزکم
نگین
1389/06/02 ساعت 09:33
سلامممممممممم خانومیییییییی
خوبی؟
میبینم که افتادی رو خط خدا...
خیلی قشنگ بودششششششششش
کارت در نوعه خودش بیسته و تازه..همینجوری ادامه بدی فکر کنم مشهور شی..دیگه ما هم تحویل نگیری
پاسخ:
واییییییییییی چه خانم طلاییییییییی
اره خوبم تو چطوری؟؟؟؟؟؟؟؟
رو خطتش بود
مرسی عزیز دلم
واقعا ذوق مرگ شدم که الان اختیار داری خانومی من در هر مقامی باشم در شخصیتم نیست همچین رفتاری
محسن
1389/06/02 ساعت 13:20
سلام خوبی؟ وب خوبی داری تبریک.
بیا پیشم.[گل]
پاسخ:
سلام؟؟؟؟؟ خب کلا با این کامنت ها مشکل دارم
الان میرسم خدمتت
ونوس
1389/06/02 ساعت 15:45
دکتر وین دایر در کتاب عظمت خود را دریابید بحث جالبی میگه :

آدم ها دو دسته هستند غاز ها و عقاب ها . هرگز نباید عقاب ها رو به مدرسه غازها فرستاد و نباید افکار دست و پا گیر غازها فکر عقاب ها رو مشغول کنه . کسی که مثل غاز هست و تعلیم داده شده نمی تونه درست پرواز کنه و به خار و خاشاک گیر می کنه که مانع پروازش می شه . ولی عقاب رسالتش اوج گرفتنه . عقابی که مثل غاز رفتار می کنه از ذات خودش فرار می کنه .
بدترین چیز ندونستن قوانین عقاب هاست . این که ندونیم چطوری عقاب باشیم :
غازها همه مثل هم فکر می کنند و همیشه هم ادعا می کنند که درست فکر می کنند . افکارشون کپی شده هست و اصلاً خلاقیت نداره . اکثر مواقع هم همگی با هم به نتایج یکسان می رسند چون دقیقا مثل هم فکر می کنند .
عقاب ها میدونند زمانی که همه مثل هم فکر می کنند در واقع اصلا کسی فکر نمی کنه .
غازها همیشه می دونند غاز دیگه چطوری زندگی کنه بهتره . هر کسی جای کس دیگه تصمیم می گیره . برای همین اکثراً یا دیر به بلوغ ( فکری – جنسی – احساسی ) می رسن و یا اصلا بالغ نمی شن .
عقاب ها به خلاقیت ذهن هر کس اعتقاد دارن و در زندگی ماهیگیری به فرد یاد می دن و نه ماهی . در محله عقاب ها هر کسی جای خودش باید فکر کنه و کسی مسئولیت زندگی کس دیگه رو به عهده نمی گیره .
غازها از جسمشون بیش از حد کار می کشن و تمام توان داشته و نداشته رو به کار می گیرن ولی به نتایج دلخواه نمی رسن  .
عقاب هااول تمام جوانب کار رو در نظر می گیرن ، باتوجه به تجارب قبلی و برنامه ریزی های ذهن خلاقشون تصمیم می گیرند و بعد شروع به کار می کنند . عقاب ها ایمان دارند که تلاش جسمی به تنهایی اصلا برای کار کافی نیست .
غازها حریم شخصی ندارند و بارها و بارها وارد حریم خصوصی عقاب ها می شن چون حرمت ندارند .
عقاب ها به حریم شخصی هر فردی احترام می زارن و قاطعانه به افرادی که وارد حریم خصوصی اونها می شن تذکر می دن .
غازها باید همه رو راضی نگه دارند و تمام تلاششون رو در روابط می کنند که همه انسان ها ، تک به تک از اونها راضی باشند . به جای انجام وظایف و رسالت خودشون ، رضایت همه اطرافیان رو با هر زحمتی شده به دست می یارن چون اگر به دست نیارن احساس خلا می کنند .
عقاب ها می دونند که به دست اوردن رضایت همه افراد امکان نداره و نیمی از مردم همیشه با نیمی از افکار اونها مخالفند و این وظیفه یک عقاب نیست که مخالفانش رو راضی نگه داره .
غاز نه نمی گه و همش شاکی هست که چرا باید اینهمه به دیگران توجه کنه .
عقاب در مواقعی که لازم هست ، به راحتی نه می گه .
غاز شرط اول ارتباط رو صمیمیت بیش از حد می دونه .
عقاب شرط اول ارتباط رو احترام متقابل می دونه .
غاز نمی خواد باور کنه که دشمنی داره .
عقاب می دونه که باید دشمنش رو ببخشه ولی بهش اعتماد نمی کنه .
غاز از تجربیات درس نمی گیره و فقط آزار می بینه .
عقاب بعد از گذروندن سختی مسئله ، به فکر پذیرش مسئله و درس های ممکنه هست .
غاز از دلش هیچ وقت حرف نمی زنه .
عقاب با دلش زندگی می کنه .
غاز یا احساسیه و یا منطقی .
عقاب می دونه که در دورانی از زندگی باید مغز رو پرورش و ورزش دارد و در دورانی دیگه باید دل رو نوازش داد و به حرف های دل بها داد .
غاز اشتباه نمی کنه .
عقاب می دونه اگر هیچ وقت اشتباهی نکرده ، دلیلش اینه که اصلا دست به عملی نزده .
غاز جای دیگران زندگی می کنه .
عقاب می دونه که باید به دیگران کمک کنه ولی جای کسی نباید زندگی کنه چون تجربه خود بودن رو از اون فرد گرفته .
غاز همیشه همه کار می تونه انجام بده .
عقاب می دونه چه کارهایی رو می تونه انجام بده و چه جایی باید اعلام کنه که از عهده اون بر نمی یاد .
غاز همیشه مجبوره .
عقاب همیشه مختاره و اگر به جبر روزگار مجبور شد کاری رو انجام بده ، می پذیره و می گه : ترجیح می دم این کار رو انجام بدم .
زمان غاز تفریح مشخص نیست .
عقاب برای تفریحش برنامه ریزی می کنه و می دونه که فاصله خالی این نت تا نت بعدی در موسیقی ، دلیل دل نشین بودن اون هست .
غاز همیشه ناراضیه و شاکی و همیشه در حال شناخت عامل این بدبختی هست .
عقاب همیشه راضیه و می دونه هر سختی هم پایانی داره . عقاب باور داره ان مع العسر یسرا .
غاز عبادت عادتش شده .
عقاب تکرار و عادت و روزمرگی رو مرگ دل و پرستش می دونه .
غاز نسبت به عقاب یا احساس برتری می کنه و یا احساس ضعف .
عقاب باور داره برتری وجود نداره . اصل فقط تفاوت است که باعث برتری کسی بر کس دیگه نمی شه .
غاز زیاد از مغزش کار می کشه البته بدون بهره وری لازم .
عقاب مفید فکر می کنه و از اشتباهاتش درس می گیره .
غاز می خواد غاز باشه چون غاز بودن و نپریدن خیلی اسون تر از پرواز و اوج گرفتن هست .
عقاب بر عقاب بودن اصرار داره ، حتی اگر بارها به مدرسه غازها رفته باشه و به خاطر عقاب شدن بهای سنگینی رو بپردازه .
عقاب باشید و سربلند
خودم به خودم کامنت دادم
پاسخ:
با توجه کامل بخونید هااااااااااااااااااااااااااااا
برای شماها که دوستون دارم
مهسا
1389/06/02 ساعت 17:12
سهلااااااااااااااااام اجی جونم حالت خوفههههههههههههه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بالاخرههههههههههههههههه
اپولیدمممممممممممممممم
بیا اجی جونم بدووو
پاسخ:
سلام به روی ماهت. من خوبم تو چطوری عزیز دلم
.
.
.
.
.
.
.
.
نههههههههههههههههههه
هوراااااااااااااااااااااااااااااااا
اومدم خانم طلا
شمس
1389/06/02 ساعت 18:18
سلام به تو عزیزم
خیلی خوب بود
تصویر خیلی به حسه نوشته ها کمک می کنه
و تو اینکار رو کردی
از دو جهت خوبه
پاسخ:
سلام مامی جونم
واییی مامان من اگر تو رو نداشتم که غم باد می گرفتم میمردم
مرسی الان ذوق مرگ شدم که خب
نگین
1389/06/02 ساعت 18:40
سلامممممممممم عزیزممممم اپم دوباره
بدو بیاااااا
پاسخ:
سلامممممم به روی ماهت وایییییی خب پس الان میام
مهسا
1389/06/02 ساعت 19:49
اجی جونم میسی اومدی و اپه مسخره ی من رو خوندی
پاسخ:
خب فکر کردی میامو نمی خونم جیگر طلا
مهسا
1389/06/02 ساعت 21:43
اجی چی کار نکنم
بوووووووووووووسمت دالممممممممممممممممممم
پاسخ:
از اون حرفایی که تو کامنت قبلیت زدی
منم دوست دارم
.......................................................
مهسا جون نمی دونم چرا کامنت دونیت ارور میده الان اونجا بودم
مهسا
1389/06/02 ساعت 21:58
اوخی اجی من از طرف بلاگفا ی بی ادبه بی شعور که همش یه چیزیش میلنگه ازت عذر می خوام
میسی اومدی پیشمم
پاسخ:
تو چرا عزیز دلم خب خل و چله دیگه
خواهش عزیز دلم
علی
1389/06/02 ساعت 22:00
سلام
هم تصاویر قشنگه هم جملات عالی
به منم سر بزن
پاسخ:
سلام
ممنون
بله حتما در اولین فرصت میرسم خدمتتون
مهسا
1389/06/02 ساعت 22:16
خیلی خیلی نکته های خوب و جالبی توش داشت
کاش میذاشتی تو وب همه بخونن بنظر من که خیلی جالب بود
افلین اجی
پاسخ:
اخه این مطلب رو توی یه وبلاگ دیدم و اصلا یادم نیست اسمش چی بود که بزارم تو وبلاگم در ضمن من دست نوشته های خودم رو میزارم
مهسا
1389/06/02 ساعت 22:19
اجی اهنگه وبت پخش نمیشه
پاسخ:
نه پس چرا برای خودت پخش میشه
مهسا
1389/06/02 ساعت 22:22
اره اجی حدس زدم بخاطر این نذاشته باشی
وووووووووی اجی برو خوش بگذره بهت سلام برسوووون شب منتظرتم مفاظبه خودت باش بوس بوسی
پاسخ:
خب اره دیگه
مرسی عزیز دلم
مهسا
1389/06/02 ساعت 22:24
نمیدونم چرا پخش نمیشه
پاسخ:
منم نمیدونم
علی
1389/06/02 ساعت 22:48
سلام مجدد
گاهی وقتا گفتن حقیقت تلخ یه کم دل ادمو تسکین میده
واسه وب ارام ولی مصمم نظر گذاشته بودی....
من لینکت میکنم دوست داشتی لینکم کن
پاسخ:
و مجددا سلام
صد البته کلا همینجوری نظر میزارم
حتما
شمس
1389/06/02 ساعت 22:49
امیدوارم شکلک ها گویا باااااااااااااااااااااااشه
پاسخ:
کاملا الان خدمتتون میرسم واسه عرض نظراتم اخ جیگرتو برم منننننننننننننننننننن
زیتون
1389/06/02 ساعت 22:50
سلام
افسوس که من ازشکلهای بلاگ اسکای سردرنمی اورم تاشکلک مناسب بگذارم
بیان احساساتت زیباست خودبیانش سبب آرامش روح است
نظروین دایرجالبه
مامی هم که خوب نظری دادند
پاسخ:
سلام بر شما دوست عزیزم
مهم بیان احساساته ادمیه نه شکلک ها
بله واقعا همینطوره که می فرمائید
وای چه جالب اون رو هم خوندید
حامد
1389/06/03 ساعت 00:42
درود
مثل همیشه زیبا و با احساس!
کامنتتون هم جالب بود ،
راستی آدم ترکیبی از عقاب و غاز هم داریم ؟
پاسخ:
درود بر شما
ممنون از نظرتون
اره خودم هم باهش کلی حال کردم
نمی دونم
حامد
1389/06/03 ساعت 00:43
آدرس یادم رفت
پاسخ:
خب الان که گذاشتین در ضمن اگر هم نذاشته باشید میتونم پیداتون کنم
سعید
1389/06/03 ساعت 00:45
وای دختر این چی بود نوشتی؟
این وید دایر کی هست حالا؟
من که خوندم کلی حال کردم
یک دنیا تجربه توشه
مثله اینکه یه پیره مرد نزدیکه مرگش تمامیه تجربیاتش رو نوشته
اینو کپی میکنم تا بعدا بازم بخونمش

راستش من دارم غاز میشم
بخاطر محیطه اطرافمه
انگیزه عقاب بودن رو از دست دادم
پاسخ:
وای پسر تو هم خوندییییییییییی
احتمالا نویسنده
منم کلی حال کردم
امیدوارم همه استفاده کنن
دقیقا
خدا نکنه به خودت بگو که یه عقابی
سعید
1389/06/03 ساعت 01:07
هیچ معلوم هست کجایی دختر.......
پاسخ:
زیر پاتو نگاه کن میبینی کجام
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد