همینجوری

ای بابا انقدر امروز بچه داری کردم دارم به غلط کردن می افتم 

آپ باشه برای بعد 

 

اینو تو یک وبلاگ خوندم خوشم اومد 

هوا گرفته بود باران میبارید کودکی آهسته گفت: خدایا گریه نکن درست میشه 

در جنگ دوستی من و تو ،قاتل و مقتول محبوب یکدیگرند... 

چقدر سخت است ، خندان نگه داشتن لب ها در زمان گریستن قلب ها...

برادرزاده مربوطه ۱

میگن مار از پونه بدش میاد در خونش هم سبز میشه 

قصه من بیچارست. چرا؟ 

از بچه جماعت اصلا خوشم نمیاد یعنی تحمل یک ساعت باهشون سر کردن رو هم ندارم 

حالا تو خانواده ای زندگی می کنم که بچه زیاد توش هست 

وقتی تو جمع خانواده گی قرار میگیرم بچه ها از سر کلم بالا میرن  

و من دیگه تحمل یک ثانیه موندن رو هم ندارم

زمانی که زن برادرم باردار بود هر کس میپرسید چه حسی نسبت به برادرزادت داری 

میگفتم هیچی 

یک هفته قبل از بدنیا آمدنش سر اسم انتخاب کردن براش گیر کرده بودن 

چون می خواستن اسم ایلیا رو روش بگذارن  

ولی خب پسر عمه مربوطه ۸ ماه زود تر بدنیا آمد 

و نام ایلیا رو به خود اختصاص داد

که در این ایام زن برادرم خوابی دید که فرزندت رو مسیح نام گذاری کن 

و اما این جانب پیشنهاد یک اسم دادم 

و قبول شد پسر مربوطه بدنیا آمد و اسمش رو گذاشتیم هویار 

تا نزدیکی های ۲ سالگی ور دل اینجانب بود 

اتاق اینجانب برای برادرزاده مربوطه اتاق امال و آرزو ها بود   

امان از روزی که در اتاق رو باز میدید برای اینکه خانه خرابم نکند 

به ترفند بیرون بردن از اتاق خارجش می کردم

تا پا رو از خانه بیرون می گذاشتم خوابش میبرد مجبور بودم تمام مسیر  

روی دست نگه اش دارم و دیگه آخرای مسیر دستی برایم باقی نمی ماند

منی که از بچه دوری میکردم حالا شده بودم هم بازی برادرزاده مربوطه 

هر وقت زنگ میزدم خونه سفارش میداد ام (عمه=اَم) 

اماتیس با تُخومبه اِسمارتیس با تخمه 

یعنی بخر بیار خونه من بخورم 

(ولی اگر کسه دیگه بهش بگه هویار چی میخوای برات بگیرم میگه مسی بابام خریده) 

ادامه داره

و این هم مشخصات من آذر

پر شانس‌ترین فرد ، ساده و بی آلایش ، عاشق تعلیم و تربیت ، سازش‌کار ، با هوش و با نشاط ، اهل دین و مذهب و معنویّات ، کنجکاو ، خوش قلب ، دوست داشتنی ، علاقه‌مند به مسافرت و گردش ، اجتماعی و خوش مشرب ، اهل تجربه ، سخاوتمند ، با ذوق ، چالاک ، یک دفعه حرف شیرین می پراند ، انعطاف پذیر ، فراموشکار ، اهل عدالت ، مشتاق و پر انرژی ، زود خسته می شود

علاقه‌مند به معاشرت و دوست یابی ، مرتّب کار عوض می کند ، عاشق تنوّع ، شاد و خندان ، با شهامت ، پاک و معصوم ، دعوائی و زودرنج ، اهل فرار از مسئولیّت ، خوش ذات ، صادق ، کم دقّت ، خوش بین ، منطقی ، مهمان دوست ، ولخرج ، رک گو ، اهل سؤال و جواب ، دمدمی مزاج ، برای دوست هر کاری می کند ، عاشق شهرت و افتخار ، خونگرم ، با معلومات ، سریع الانتقال و باهوش ، خوش گذران ، چیز فهم ، مشتاق بیان حقایق .

اهل منطق و واقعیت، مهمان دوست، بی ریا و پول خرج کن، بی نظم و انضباط، راستگو اما بد زبان و درشت‌گو، زبان متولد این ماه نیشدار و پر کنایه است اما قلبش پاک و صمیمی و بی ریا ست. بیشتر اهل شکار افتخارات و شهرت است تا اهل شکار و پول و مادیات  

خوش‌ بینی‌ کورکورانه‌، بی‌خیالی‌، بی‌دقتی‌، بی‌احتیاطی‌ و بی‌توجهی‌
ظاهر بینی‌ و بی‌ملاحظه‌گی‌
فاقد حس‌ مسؤولیت‌، بی‌قراری‌ و نا آرامی

چند راهی

دیشب داشتم فکر می کردم اگر کسی   

تو چند راهی قرار بگیر باید چی کار کنه 

یاد یه سوال افتادم که تست عمل کرد بود 

یکی ازم پرسید فکر کن ازدواج کردی  

گفتم خب؟ 

گفت حالا فرض کن باسن بچت رو میشور   

رخت ها رو هم پهن کردی که خشک بشه  

همه اینا به کنار شوهرتم خیلی دوست داری  

گفتم خب ؟  

گفت حالا زنگ میزنن تلفن هم زمان زنگ میخوره و بارون هم شروع به باریدن می کنه  

اول چی کار می کنی  

....  

شما ها چی جواب می دین؟ 

برای اینکه بهتر بتونید سوال ها رو جواب بدین  

برای هر کودم از سوال ها یک جایگزین انتخاب کنید و جواب بدین

ورزش چیزه خوبیست

چند ماه پیش به اصرار یکی از دوستان اسمم رو باشگاه بدن سازی نوشتم

تناسبم اندامم خوب بود ولی خب یکم از ناحیه شکم ناراضی بودم

بالاخره اسم نویسی کردم و مربی مربوطه

 قسمتهای از اندامم رو اندازه گیری کرده وزنم رو هم کشید.

خب بعضی از اندازه های مربوطه را که باید عضلانی میشد یا بر عکس باید کوچک میشد رو براتون مینویسم

وزن54.400 کلیو گرم کمی کمتر باید شود

دور شکم رو ناف78  که باید کوچک  شود

دور باسن 109 باید بزرگ شود

دوربازو 27 که باید بزرگ شود

و اما ! چند ماهی رو با شدت هر چه تمام تر با رژیمی که بهم داده بودن و ورزش سخت پشت سر گذاشتم

تا این که برنامه ورزشیم عوض شد

مربی مربوطه گفتم صبر کن اندازه هات رو بگیرم

اول وزنم رو کشید 55.500 زیاد شده

دور شکم روی ناف 81 زیاد شده

دور باسن 105 کم شده

دور بازو 25 کم شده

اندازه گیر که تمام شد بهش گفتم تو فوق العاده ای

من خودم سال ها تلاش میکردم نمی تونستم تناسب اندام رو انقدر افتضاح کنم

خلاصه این که اگر تصمیم گرفته اید اندام متناسبی داشته باشید حتما یک سر به باشگاه بدن سازی بزنید

و اما در آینده اگر به همین روش ادامه بدم حتما همانند تصویر پائین خواهم شد

 

عید سعید فطر مبارک 

خب چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

قبل از این که بخوام آپ کنم داشتم وب گردی می کردم 

به یه وب برخوردم که اسمش برام جالب بود 

رفتم دیدم پست هاش قابل خوندن هستن 

پس دی سکانکت شدم  

تا تمام پست هاش رو بخونم  

نوع نگارش به سن های بالا می خورد اگر اشتباه نکنم بین ۳۵ تا ۴۵ بود 

 از یه پستش خیلی خوشم نیومد

ولی خب نظر نذاشتم براش آخه گلگی کرده بود از دوست های نتیش 

که چرا روزهای تعطیلی جای ایکه بشینن دعا بکنن و توبه کنن 

رفتن تفریح کردن و یادشون رفته که باید دعا های مربوط به این ایام رو بخونن 

آخر پستش هم از خدا خواست بود که تمام دوستانش رو ببخشه 

ولی خب شما ها هم باهش موافقین؟؟ 

یعنی حتما باید این روزها رو تو خونه نشت و دعا کرد ؟؟ 

نمیشه تو محیط باز و یا طبیعت دعا کرد؟؟؟ 

حتما باید چند لغت عربی رو گفت که بهش بگن که فلا دعا رو داره می خونه؟؟؟ 

نمی دونم شاید من اشتباه می کنم !  

چرا ما خدامون رو انقدر دور می بینیم یا انقدر نا محرم  

خجالت می کشیم حرف دلمون رو خودمون بهش بزنیم 

حتما باید باهش عربی حرف بزنیم ؟

خب چرا ؟ نه جدی چرا؟؟ 

من عاشق پرودرگارم پس هیچ وقت باهش عربی حرف نمیزنم  

چون اصلا نمی فهمم چی دارم می گم  

خب شاید دارم اشتباه می کنم

نظر شما ها چیه؟؟ 

این پست همینجوری اومد تو ذهنم

خدا،من و مقوا و قلم ها۶

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.