-
تولد امام رضا
1389/07/27 00:26
خسته میلاد امام هشتم(ع) شیعیان بر تمام عاشقان مبارک باد
-
عنکبوت زشت
1389/07/26 17:59
در تار و پود زندگی همچون عنکبوتی زشت بر هر میل انسانی ام تاری تنیده ام و او را به کام مرگ می کشانم ! در تار و پود زندگیم طعم لذت بخش خاطرات و بلعید شدن منتظر من هستن ! برای خوردن آنها صبر می کنم و خود را گشنه نگه میدارم تا می توانم از ضعف رفتن دل لذت میبرم ! نمی دانم پس از من کسی خاطرات من را هم چون خود دورش را تاری...
-
خدا،من و مقوا و قلم ها۹
1389/07/25 11:43
-
افزایش قد
1389/07/24 21:19
تو تمام سن شنیده بودم که انسان تا ۲۰ سالگی قد میکشه البته بگذریم از این قرص ها و داروهایی افزایش قد چندی پیش وزن و قدم رو اندازه گرفتم کلی شگفت زده شدم یکسانت قد کشیده بودم فکر کنم همینجور پیش برم دیگه لغ بخورم مثل نی دارم میرم بالا
-
تاثیرات انکار ناپذیر امواج پارازیت بر بدن انسان
1389/07/24 16:11
تاثیرات انکار ناپذیر امواج پارازیت بر دبن انسان، این چرنوبیل می شود فاجعه چرنوبیل بار دیگر در ایران تکرار میشود: دکتر ایرج خسرونیا، رئیس انجمن پزشکان داخلی ایران در این خصوص به خبرنگار همشهری میگوید: امواج موجود در فضا روی سیستم مغز و اعصاب و تعادل انسان اثر دارد. گاهی اوقات نیز روی غدد داخلی و رحم بهخصوص در زنان...
-
امروز
1389/07/24 00:38
امروز اصلا وقت نکردم برای اپ کردن کلی چیز های جالب بران اتفاق افتاد من کلا از فوتبال بدم میاد ولی یکی ازم پرسید بنظرت کدوم تیم میبره؟ گفتم استقلال گفت میبره یا مساوی می کنه یکم فکر کردم و گفتم نه میبره بعد از فوتبال زنگ زده که بابا میشه تو انقدر لفظ نیای گفتم ما اینم دیگه بعد رفتم از خونه مامانم سیر ترشی اوردم کل...
-
داخل (؟)
1389/07/24 00:30
خب از اونجایی که خودم فهمیدم همه فکر کردن که با پدر خدا بیامرزم دعوام شده ولی اشتباه متوجه شدین دعوای من با خدام بود همین بعدا نوشت: اونایی که این فکر رو نکردن جزو این گروه نیستن ها اعتراف نوشت: من اشتباه کردم هیچ کس این فکر رو نکرده
-
دل تنگی هر از گاهی
1389/07/22 15:34
صبح وقت اذان تو تخت دراز کشید بودم امروز ۵ شنبه بود با اینکه منع شدم ولی به شدت دلم هوای بهشت زهرا کرده بود بهش گفتم به تمام مقدسات تنهام نگذاره تمام وجودم شد درد دلم می خواست با کسی حرف بزنم ! بغض نفس گیر اومده بود سراغم، درست نمی تونستم حرف بزنم ! ولی کی بهتر از اون بود اون وقت صبح چشم انتظار باشه واسه حرفای من؟!...
-
قبل و بعد از ازدواج
1389/07/21 22:57
قبل از ازدواج: پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم. دختر: میخوای از پیشت برم؟ پسر: حتی فکرشم نکن! دختر: دوسم داری؟ پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز! دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟ پسر: نه! برای چی میپرسی؟ دختر: منو میبوسی؟ پسر: معلومه! هر موقع که بتونم. دختر: منو میزنی؟ پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!...
-
نور پردازی
1389/07/18 00:01
تاثیرات نور پردازی بر روی اجسام باعث سابه های میشه که....
-
گنبد
1389/07/17 01:08
شاید تا کنون برایتان سؤال شده باشد این برجستگی سبز رنگ روی گنبد سبز پیامبر متعلق به چیست ؟ درجریان تخریب قبور در راستای فعالیت وهابیون در مدینه ، یکی از وهابیون برای تخریب گنبد مطهر حضرت رسول (ص ) و برای بمب گذاری به بالای گنبد می رود که ناگهان صاعقه ای با او برخورد می کند و او همان جا خشک می شود. بعدها وهابیون هر...
-
بهترین سال (۴)
1389/07/16 00:02
اون شب صورتم رو نشسته و رفتم بیرون (با گریم اعتیاد) تو زمستون ساعت ۶ و نیم تو اوج ترافیک یه تاکسی خالی دیدم گفتم دربست نگه داشت و مسیر رو گفتم گفت : ۴ تومن میشه گفتم: چه خبر مگه سر گردنس؟ گفت: چقدر راضی هستی بدی گفتم: ۲ تومن گفت: نننننه خانوم خیلی داری کم می گی (عینک دودی زده بود به چشمم که کسی منو اونجوری نبینه )...
-
بهترین سال (۳)
1389/07/15 05:53
جلسه سوم بود که میرفتیم سر کلاس (کلاس قاطی بود از ۲۴ نفر ۸ پسر باقی دختر) پسر ها کمی یخشون آب شده بود با دختر ها حرف میزدن وارد کلاس که شدم حس شیطنتم گل کرد ۲تا استاد یار داشتیم که کمتر با بچه ها حرف میزدن مگر اینکه بچه ها سوالی داشتن ۱ از استاد یار هامون مرد بود و سر کلاس هم میشست استاد قبل از شروع تدریس برگشت گفت...
-
بهترین سال (۲)
1389/07/14 00:26
طبق معمول داشتیم به کار و زندگیمون میرسیدیم یه روز یکی از مهندس های که قرار بود اون روز باهش برم سر ساختمان زنگ زد که فولانی شما برو سر ساختمون (امین الله) تنهاست بپا دست گل به آب نده من: چشم ! ولی چی کار باید بکنم؟ مهندس: اون دیوار آشپزخونه رو باید بکنِ من: خب دیگه؟ مهندس:کاشی های آشپز خونه رو بگو تا عصر تموم کنِ من:...
-
بهترین سال (۱)
1389/07/13 00:12
تو دهه ۸۰ بهترین سالی که داشتم سال ۸۷ بود تو این سال خیلی چیز هایی که دوست داشتم رو به دست آوردم اوایل سال در رشته گریم ثبت نام کردم بعد از گذشت ۲ ماه کلاس ها شروع شد دوره آموزش مقدماتی ۲ ماه۱۴ روز بود که بهش چهر پردازی می گفتن استادی که انتخاب کردم مردی بود پر جذبه و بد اخلاق و سن و سال دار کسی هنگام تدریسش حق نداشت...
-
تسلیت
1389/07/12 00:02
شهدات امام جعفر صادق (ع) را به تمامی مسلمین تسلیت می گویم
-
استعداد
1389/07/11 00:34
اینجانب استعداد عجیبی در زمین خوردن دارم بی خود بی جهت کف زمین پهن میشم امروز هم مثل همیشه بی خودو بی جهت کف خونه پخش شدم خودم از صدای زمین خوردنم شوکه شدم درد یادم رفت مزخرف ترین غذای که بخوان ازم بپرسن چیه بدون فکر کردن میگم تن ماهی من نمی دونم کی این کنسرو رو اختراع کرد حتما اگر می فهمیدم زنده نگهش نمیداشتم لامصب...
-
(نصیحت نکنید فقط خواستم خالی شده باشم)
1389/07/10 00:03
نمی دونم چم شده گاهی دلم می خواد اِنقدر بنویسم تا دیگه چشمام جایی رو نبینه اِنقدر از چشمام کار بکشم که یه جور کوری بهم دست بده اِنقدر صدا های بلند دم گوشم باشه که احساس کر بودن رو پیدا کنم دلم می خواد نه بشنوم و نببینم از همه چیز بیزار شدم دیدن آدمای حریص و شنیدن حرفهاشون آزارم میده آخ من نمی دونم برای رفتن تو خونهء ۲...
-
خدا،من و مقوا و قلم ها۸
1389/07/09 16:36
-
خبر مرگ
1389/07/08 14:53
آخ من موندم چرا همه میزارن وقتی من خوابم بهم خبر مرگ و میر میدن چند روز پیش یکی از دوستان زنگ زده منم خواب بودم خوابالود جواب دادم بعد از سلام و احوال پرسی گفت: که از فولانی خبر داری؟ گفتم: نه خیلی وقت خبر ندارم گفت: نمی دونی مراسم ختم داداشش کجاست گفتم :نه شماره خونه طرف رو دادم و دوباره خوابیدم دیروز مادر بزرگ...
-
بنزین
1389/07/07 00:33
آقا راه حل رفع مشکل بنزین با ساختن یه دستگاه پیشرفته حل شده پس نگران بنزین نباشید
-
گودری
1389/07/06 00:09
خب داشتم با این گودزیلا کار می کردم دفه اولم بود به خودم امیدواری دادم که من می تونم هزار جور کلیک کردم آخرش هم نفهمیدم چطوری رفتم تو چرخش نمی دونم چی چی فکر کنم رفتم تو چرخگوشت البته آقا رسول گفت با فاکس برم خب فاکسم خراب بود نمی تونستم با اون برم رفتم این فاکس رو دانلود کنم و کلی هم تلاش کردم الان تو دکستاپم پر شده...
-
w.c
1389/07/05 00:46
بهترین جا برای حل سودوکو را کشف کردن بشینی و سودوکو حل کنی
-
یاد
1389/07/04 01:15
دلم هوای باران را کرده ولی قلبم می گوید که دوباره باران را نخواهی دید از چندی پیش فهمیدم که قلبم برای همیشه سرد و خاموش شد ولی مغزم همچنان تلاش می کند برای نگه داشتن جسمم نه دیگر توان رفتن دارم نه راه برگشت یادم همست! گفته ام می مانم برای او... برداشت آزاد
-
تخم مرغ
1389/07/03 00:59
به این میگن هنرمند نه من من موندم این همه حوصله از کجا آورده ببین با چه دقتی داره کار می کنه
-
به این میگن عشق
1389/07/02 13:43
آخه نازی ببینی چه حالی می کنن هر کس ندونه فکر می کنه سالها تو اروپا زندگی کردن اینجا هم که ایران نیست شانزلیزست این دوتا هم رومئو ژولیتن
-
اینم از کارخانه های مملکت عزیزمان
1389/07/01 04:09
آقا من عاشق دوغم ولی با طعم سوسک دوست ندارم
-
برادرزاده مربوطه ۴
1389/06/31 01:04
توی راه براش بستنی خریدم و یک آب انار (به قول خودش خون ) توی ماشین هویار :عمه من بستنی خوردم هم خون من: خب ؟ هویار : خب نمی تونم دیگه ! من: چی رو نمی تونی ؟ انگار با یه احمق روبرو شده باشه هویار : جیش دارممممممم! من : خب خودت رو نگه دار تا برسیم باغ وحش هویار : نمی تونم ؛کنار اتوبان نگه داشتم رفت تو چمن ها مثلا پشت...
-
برادرزاده مربوطه ۳
1389/06/30 00:07
شبی مادرم زنگ زد گفت زنگ بزن با هویار حرف بزن ( فرار مادرم از دست برادرزاده مربوطه بخاطر جویده شدن مخ! به هویار گفته بود می خوای با عمه حرف بزنی هویار هم گفته بود آررررره ) اینجانب هم گوش فرموده و عمل کردم زنگ زده به برادرزاده مربوطه !( مکالمهء تلفنی ) من: الو! سلام جیگر عمه هویار : صب کن من نوشمکم رو بخورم قطع نکن...
-
برادرزاده مربوطه ۲
1389/06/29 12:27
زمان های که من در منزل نبودم هویار مادرم را عمه صدا می کرد ما یک پاسیو داریم که قبلا توش یه کاسکوی حراف داشتیم برای اینکه هویار تو پاسیو نرود بهش می گفتیم که گازت میگره اونجا نرو عید براش چندتا ماهی خریدن به مادرم گفته بود عمه این ماهی ها حرف نمیزنن مادرم گفت بود چرا؟ هویار هم گفته بود برای اینکه دندون ندارن! (چون...